معرفی وبلاگ
500صفحه500موضوع ..... معارف اسلامي شماره3
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 7706
تعداد نوشته ها : 6
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
حمید رضا علیخانی
معارف اسلامی شماره 3بااستفاده ازسخنان اساتیدرادیومعارف ورادیوقرآن/ماننداستاد:رضامحمدی واستاد:ری شهری واستاد:دهشیری وبرنامه:نورهدایت سنوات قبل رادیومعارف و......

 

 500صفحه500موضوع  معارف اسلامی شماره 3

بااستفاده ازسخنان اساتید رادیو معارف ورادیو قرآن

مانند استاد : رضامحمدی واستاد : ری شهری واستاد : دهشیری

 وبرنامه : نورهدایت سنوات قبل رادیومعارف و ......
دسته ها :
يکشنبه 8 6 1394

 

و من الناس من يجادل في الله بغير علم و لا هدي و لا كتاب منير .  غيبت 86- كسي كه به ربا خواري تن مي دهد به مانند كسي است كه در كنار خانه ي خدا 36 مرتبه با مادرش زنا كرده . پيامبر ( ص ) . در ادامه اين روايت : و گناه كسي كه آبروي ديگري را با غيبت ببرد بيشتر است . حج 81 .    اگر فردي پول يا كالائي را به فرد ديگري قرض بدهد و در موقع قرض دادن قرض دهنده شرط كند كه در موقع  پس گرفتن قرض دهنده مقداري بيشتر از آنچه كه قرض داده شده را به قرض دهنده بر گرداند مقدار اضافي ربا محسوب مي شود . ولي اگر قرض دهنده چنين شرطي را قرار ندهد كه اضافه تر بگيرد قرض گيرنده به اختيار خودش مي تواند بلكه مستحب است كه مقداري اضافه تر به قرض دهنده بر گرداند .    87 معاملات – سود بانكي بر اساس قرار دادهاي اسلامي مانند مضاربه و جعاله و مساقاة كه قانون اساسي براي بانكها قرار داده و شوراي نگهبان هم آنرا تاييد كرده صورت مي گيرد و پول سپرده شده توسط بانكها در مسير وام دادن به ديگران بكار برده مي شود و يا در راه تجارت و كارهاي ديگر هزينه و مصرف مي شود اگر چه به ظاهرربا بنظر مي رسد ولي بدون اشكال است . يعني سپرده گذار در سپرده ي خود به بانك وكالت مي دهد كه سرمايه اش را بر اساس يكي ازقراردادهاي اسلامي در معاملات و خريد و فروش به كار گيرد و شرط هم نمي كند كه از ابتدا اين مقدار سود به او تعلق گيرد بلكه بانك بر اساس ميزان تورم مقداري سود ( 17 درصد ) را  برآورد مي كند كه به سپرده گذار بدهد و تاجر و بازرگاني كه با سرمايه ي بانك كار مي كند هم امين مردم است و در معاملاتي كه انجام مي دهد شرع مقدس اسلام را در نظر مي گيرد و معامله ي ربوي انجام نمي دهد يعني برطبق مقررات اسلام هم چون ما به مسلمان و برادر ديني خود بايد در امر تجارت و سپرده گذاري اطمينان كنيم و وظيفه نداريم تا در اين زمينه تجسس كنيم كه آيا پول ما را در چه مسيري هزينه مي كند و يا اينكه سود حاصل از معاملات انجام شده توسط بازرگانان مسلمان شرعي است يا غير شرعي ، بنابراين سودي كه ما به وساطت بانك از معامله گر مي گيريم ربا محسوب نمي شود .

تنها ربا ميان پدر و فرزند جايز است . رباخوار (توسط شيطان از درگاه خداوند طرد شده و طرود به )فردي  تشبيه شده ( گفته مي شود ) كه در راه رفتن گاهي به زمين مي خورد و گاهي از جايش بلند مي شود يعني ربا خوار مريض است ( و اين تشبيه به اين معني است كه ) و باعث بيمار شدن اقتصادجامعه مسلمين مي شود و ربا در لغت يعني ( اضافه ) فزوني . خداوند ربا دهنده و ربا گيرنده و شاهد ربا و وكيل ( وكالت دهنده و كاتب ربا ) به ربا را لعنت كرده است . هر گاه خداوند بخواهد كسي را ( اهل قريه اي ) را در معرض هلاكت قرار دهد ( هلاك كند ) ربا خواري را در زندگيش قرار مي دهد . شيوه ي ربا خواري را برايش آسان مي كند . گردانه ميانشان رايج مي گرداند

. ربا خوار با از دست دادن خصلت و طبيعت انساني به مانند شخصي است كه در اثر تماس با شيطان عقل خود را از دست داده و ديوانه وار تنها به دنبال كسب سود و سرمايه دنياست – در آخرت نيز چنين فردي به مانند ديوانه ها سر از قبر بيرون مي آورد : در تفسير آيه ي مربوطه نقل شده در شب معراج پيامبر ( ص ) گروهي را مشاهده كرد كه شكمهايشان چنان بزرگ بود كه موقع حركت بر روي آن راه مي رفتند وقتي از جبرائيل سوال كرد كه اينها چه كساني هستند به آن حضرت فرمود : رباخواران . درباره ي ذات خدا فكر نكنيد : كه باعث الحاد به قول علي ( ع ) و هلاكت به فرمايش امام باقر ( ع ) مي شود . اگر مي خواهيد به عظمت باري تعالي پي ببريد به عظمت و بزرگي مخلوقات او فكر كنيد . باقر ( ع ) ( علت آن اين كه ذات خدا مثل دريا نامحدود و ظرف ذهن ما مثل ظرف آبي محدودو آب دريا در ظرف آب جا نمي گيرد .) اياكم و التفكر في الله .... باقر ( ع)  من تفكر في الله الحد   علي ( ع ) .  

  كسي كه بدون آشنائي با احكام شرعي دست به تجارت بزند به ربا دچار مي شود . علي ( ع ) .

------------------------------------------------------------------------------

دسته ها :
پنج شنبه 7 10 1391

خودكشي    حسد    هوسبازي   ادامه بحث 168 .  گ تا ياء   ادامه ي 90     (حبط اعمال 79 ) پشت صفحه .  گناهان صغيره و كبيره . و 68 كبيره 101 كوچكنشمردن 125 مثال گناه و عبادت 65 استغفار  و نيز شماره 120 هوي نفس و  111 مثال طبيب و پشت صفحه 79 حبط اعمال    ، 61 حسابرسي در دنيا 28 دوزخ .

اشد الذنوب عند الله ( سبحانه ) من استحان صاحبه       اعظم الذنوب عند الله ( سبحانه ) من صغر صاحبه    : بزرگترين گناهان اينست كه صاحب آن ، آن را كوچك بشمارد . اكثر مردم گناهكار در قيامت ، كساني هستند كه در دنيا در نزد ديگران مي نشستند و از گناهان خود و ديگران ( خوض در گناه ) كه اتفاق افتاده بود صحبت مي كردند . بنقل از سلمان از پيامبر ( ص ) . كفر – قتل نفس – ربا – خوردن مال يتيم – فرار از جنگ – ياس از رحمت خداوند    غرور از امنيت الهي    اصول كافي   7 مورد گناهان كبيره فرود : زيبائي دنيا او را فريب داده با اين حال به كرم خدا اميدوار است . 120 هوي نفس     در معراج السعاده  مرحوم نراقي . 89 درمان قلب – گناه درد است و داروي آن توبه و بازگشت به خداست و شفاي آن اينست كه ديگران آن گناه را انجام ندهي . علي ( ع ) . گناه نيش عقرب ( زهر عقرب ) است كه بوسيله ي تقوي از انسان دور مي شود . پيامبر ( ص ) .   120و 85 هواي نفس -  حسد دردي است كه تنها با مردن صاحب آن درمان مي شود . كينه مانند وباست . علي ( ع ) . شهوتها دردهاي كشنده اي است و درمان آن اينست كه از آنها دوري كني و درمقابل آلوده شدن به آنها صبر داشته باشي . ( ع ) . لا يجتمعان الحسد و الايمان في قلب المومن . روايت .  تكبردردي است كه انسان را به سوي گناهان ديگر مي كشد . علي ( ع ) . 109 كبر .

34 دروغ – اذيت پدر و مادر – شرك به خداوند – دروغگوئي  از قول علي ( ع ) از گناهان كبيره شمرده شده است .

حسد ايمان را مي خورد همان طوري كه آتش هيزم را مي خورد .  الحسد ياكل الايمان كما تاكل النار الحطب . باقر ( ع ) . 1- كوچك شمردن گناهان صغيره 2- تجاهر يعني آشكار كردن و به زبان آوردن 3- اصرار و پافشاري بر گناه – قضا شدن نمازهاي واج مثل روزه خواري  در ملا عام       غيبت كردن و توبه شكستن هيچ گاه گناهان كوچك را كوچك نشماريدزيرا كه بمرور زمان روي هم جمع مي شوند و به گناهان بزرگ تبديل  مي شوند . ( ص ) 4- خوشحال بودن و خنديدن از انجام گناه و لذت بردن از آن 5- از روي آگاهي و نيز بطور عمد انجام دادن عالمانه و عامرانه    مسخره كردن ديگران  تراشيدن ريش باعث مي گردد تا گناهان صغيره به كبيره تبديل شود . از انجام دادن گناه خوشحال و مسرور نشويد زيرا كه در نزد خداي تعالي اظهار خنده و خوشحالي پس از گناه و از انجام دادن گناه كيفرش بيشتراست ( پيامبر ( ص ) ) سجاد ( ع ) .  انما الخمر و الميسر و الازلام رجس ( ته نشسته ها )    بل ران علي قلوبهم  رين : چرك    مثل املاح معدني كه راه صافي را مي بندند و نمي گذارند آب صاف شود صحنه ي دل آنها بسته است و نمي گذارد حرف خدا در آنها اثر كند . شماره 89 قلب .  از حضرت عيسي ( ع ) نقل شده كه فرموده است : انسل جسدك بالماء و قلبك بالتوبه ( پاكيزه گردان ) .   قيامت 99- پيامبر( ص ) مي فرمايد : در روز قيامت گروهي از امت من به پرواز در مي آيند و صحنه ي محشر را پشت سر مي گذارند و به در بهشت فرود مي آيند ملائكه وقتي آنها را مي بينند از آنها سوال مي كنند : مگر ( شما به پاي ميزانهاي الهي حساب پس نداديد ) اعمال شما را حسابرسي نكردند ؟ آنها در جواب ملائكه مي گويند : نه ما حسابي نداشتيم باز مي پرسند : مگر شما رااز پل صراط عبور نداند و از جهنم عبور نكرديد( را نديدند ) ؟ مي گويند : نه ما صراط و جهنمي نديديم مي پرسند : شما از چه امتي هستيد ؟ مي گويند ما از امت محمد( ص ) هستيم باز مي پرسند : شما را به خدا به ما بگوئيد كه مگر شما دردنيا چه كرده ايد كه به اين آساني از پاي ميزان و حساب الهي عبور كرديد مي گويند : ما بخاطر دو چيز به اين مقام رسيديم اول اينكه : وقتي با خدا راز و نياز مي كرديم از او حيا مي كرديم و ديگر به گرد گناه نمي گشتيم و دوم آنكه : به قسمت خدا راضي و خشنود بوديم ملائكه به آنها مي گويند : چنين مقامي حتما سزاوار و شايسته شماست . 79 تجسم اعمال و نيز 41 رضاء .

لعنت خدا به مرداني كهخودشان را آرايش مي كنند و خودشان را در معرض آدمهاي هوسباز قرار مي دهند . پيامبر ( ص ) . خودكشي به منزله ي قتل نفس و از كبائر است – بطور عمد اگر باشد باعث خلود در جهنم مي شود پيامبر ( ص ) .  ( بايد سعي كرد مقدماتي  را كه باعث رسيدن به نا اميدي و احساس پوچي در زندگي مي شود بر طرف كرد بنابراين اگرمي توانسته آنها را از ميان بردارد ولي سستي كرده مقصر است .) اگر كسي كه خودكشي كرده ايمان داشته به جهنم مي رود ولي بخاطر اينكه بخشيده مي شود هميشه در جهنم نمي ماند . گناهان كوچك را از آن جهت كه كوچك اند نسنجيد بلكه ببينيد فرمان چه كسي را زير پا گذاشته ايد در اين صورت در مي يابيد كه گناهان صغيره هم بزرگ اند.

اگر كسي بخواهد ( فكر كند كه مي تواند ) از راه گناه موفقيتي كسب نمايد ( به موفقيتي دست يابد ) بداند و آگاه باشد كه هرگز به آرزويش نمي رسد . حسين ( ع ) .

از گناهان كبيره 4 تاي آن مربوط به زبانست و آنها عبارتند از : اول : شرك  دوم : شهادت به دروغ    سوم : و چهارم:  

و 2 تاي آنها مربوط به شكم است اول : رباخواري و دوم : خوردن مال يتيم و يكي مربوط به دست است و آن قتل نفس است يكي در ارتباط با پا مي باشد و آن فرار از جنگ است و يكي هم مربوط به همهي اعضاي بدن است و آن رعايت نكردن حق پدر و مادر ست هر كسي كه به يكي از اين 9 گناه تن در دهد هلاك مي گردد . پيامبر ( ص ) .  5 صحابه – ابوذر غفاري از صحابه و ياران پيامبر ( ص ) بود كه تحت تعليم و تربيت تعاليم اسلام قرار داشت و پيامبرهم بخاطر درايت و فهم او به او توجه خاصي داشت به همين خاطر به لقمان دين مبين اسلام مشهور است . از جائي دور شخصي كه دور انديشي و حكمت ابوذر را خبر داشت به او نامه اي نوشت و از او خواست كه به او پند و نصيحتي نمايد ابوذر در جواب او يك جمله كوتاه نوشت كه : « با كسي كه او را از همه بيشتر دوست داري دشمني نكن » وقتي نامه به دست آن فرد رسيد چيزي از اين جمله نفهميد و با خود گفت حتما منظور ابوذر چيزي است كه از ظاهر جمله نمي توان فهميد اگرنه معنا ندارد كه كسي با محبوب خودش دشمني كند بنابراين دوباره براي ابوذر نامه نوشت كه منظور شما از آن كسي كه شما در جواب ذكر كرده ايد كيست ؟ ابوذر در جواب او نوشت : كسي كه تو بيشتر از همه او را دوست داري ، خودت مي باشي و وقتي انسان مرتكب گناهي مي شود ضرر آن گناه فقط به خود انسان برمي گردد بر اين اساس نصيحت ابوذر اين بوده كه گناه نكن زيرا باطن هر گناه به مانند سمي و زهري است كه انسان با دست خودش مي خورد پس با اين كار روح پاك و سالم خودت را بيمار و آلوده نكن .  39 تجسم اعمال .

مبناي كبيره بودن گناهان : 1- در احكام ( قرآن ) الهي و روايات از آنها با عظمت و بزرگي ياد شده 2- خداوند در قرآن به آنها وعده داده   3- در كتابهاي علماء دين ( منابع شرعي ) بزرگتر از گناهان ديگر ازآنها ياد شده است . 4- در روايات معتبر به كبيره  بودن آنها اشاره شده است .  فردي به محضر حسين ( ع ) رسيد و به آن حضرت عرضه داشت من فرد گناهكاري هستم و نمي توانم از گناه چشم پوشي كنم شما به من بگوئيد كه چكار كنم . پيامبربه او فرمود : 1- جايي به گناه دست بزن كه خداوند در آنجا حكومت نكند 2- و تو را نبيند ( در جائي كه خداوند تو را نبيند ) و همچنين اگر 3- مي خواهي از فرامين خداوند سرپيچي كني رزق و روزي او را نخور و نيز اگر توانايي آن را داري كه 4- در موقع مرگ ملك الموت را از خودت  دور كني و 5- وقتي هم مالكان دوزخ مي خواهند در روز قيامت تو را بطرف دوزخ ببرند از دست آنها رهائي پيدا كني ( ايرادي در كار تو نيست . برو  و هر گناهي خواستي بكن . از همه به من بي شباهت تر : انسان بخيل و خودپسند و حسود و كينه توز است . ( ص ) با خوشرويي كينه را درمان كنيد . ميزان الحكمه ج 3 . با هر گناهي لكه سياهي بر آينه قلب انسان پيدا مي شود كه اگر توبه نكند به مرور زمان لكه ها زياد مي شود و تمام قلب را سياه و تاريك مي نمايد .( با اين كه باآب توبه پاك مي شود اما جاي آن لكه مي ماند به اين معني كه نفس انسان آمادگي بيشتر انجام آن گناه را براي ديگر بار دارد .) عبادت 75 -  روايت صادق ( ع ) و باقر ( ع ) ميزان الحكمه روايت 6628  و با هر عمل نيكي لكه ي سفيدي پيدا مي شود كه توفيق عبادت به او مي دهد( ادامه ي حديث ) . گناهاني كه حجاب و پرده را از روي خطاهاي انسان بر مي دارد 1- شرب خمر 2- قمار بازي 3- نشست و برخاست با افراد ناباب 4- پرداختن به عيب هاي ديگران . مسخره كردن ديگران . الهم اغفر لي الذنوب التي تحتك الاصم . علي ( ع ) . بئس الرفيق الحسود . علي ( ع ) . حسود( دائم السقم ) بيمار هميشگي است علي ( ع ) . براي حسود لذتي نيست و براي بخيل راحتي . باقر ( ع ) . آرزوي چيزي كه خداوند بعضي را بر بعض ديگر برتري داده نكنيد .   /                              ( ايجاد حسد              بدگوئي             فسا د اجتماعي ) بلكه از خدا فضل و برتري را درخواست كنيد . عجب دارم از بخيل زيرا كه دنيا به كسي رو نمايد نه انفاق او را ضرر مي رساند و نه بخل مي تواند او را از ضرر و زيان برهاند اگر دنيا به كسي پشت نمايد .( ص ) بخيل از ستمگر بدتر است چرا كه ستمگر ممكن است توبه كند ولي بخيل در مواقع ضروري از بذل مالش براي صدقه مالي  و زكات و كمك به اقوام و مهماني دادن خودداري مي كند . علي ( ع ) . ان تجتنبوا كبائر الاثم ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم .  /     ( هر جا بخشايش گناه در روايت آمده بشرط نداشتن گناهان كبيره است . )    نافرماني و سرژيچي از دستورات خداوند را به اين جهت ذنب ( دم ) گفته اند  كه بدنباله ي هر گناهي اثرات خاصي را در زندگي و بر روي روح و قلب انسان ( بدنبال دارد. ) بوجود مي آيد .

دسته ها :
چهارشنبه 29 9 1391

بترتيب نزديكترين راه به خدا – محكمترين ستون ايمان  -        - غذاي روح – خير و آسايش دنيا و آخرت .

در خانه ي دل هر انساني ممكن است كه دو چيز بر تخت پادشاهي نشسته باشند يا اينكه نور خداوند حاكميت مي كند يا اينست كه نفس اماره سلطنت و پادشاهي مي نمايد وقتي حاكم واقعي بر سر جايش نشسته و انسان به فرمان او عمل مي كند و فرشته هاي الهي در مقابل او صف كشيده اند فرشته ها مانند نور الهي روشن و لطيف و مهربانند و وقتي كه انساني كار خوبي از او سر مي زند مثلا به دوستش سلام مي كند و يا به عبادت او مي رود فرشته ها بخاطر اين كار خوب او را تشويق مي كنند ولي اگر كسي بجاي دوست داشتن ديگران كسي را مسخره كند يا سخن زشتي به كسي بگويد نور خداوند به گوشه ي خانه ي دل او مي رود و فرشتهها نيزبدنبال او از آنجا مي روند و بجاي او كسي بر تخت پادشاهي مي شنيد كه در بيرون خانه ي دل شما موقعي كه شما مي خواستيد به دوستتان سلام كنيد به شما گفته بود كه او را مسخره كن و او ناسزا بگو و بخاطر اين كه شما سخن او را گوش كرديد فهميد كه بايد به جاي نور الهي در خانه دل شما حكايت كند سپس بدنبال او شيطانها در مقابلش به صف مي ايستند و شياطين به مانند نفس اماره زشت و تاريك و بد اخلاقند و بلافاصله شروع به فرمان دادن به انسان گناهكار مي نمايند و با هر كار زشتي كه او انجام دهد تشويقش مي كنند اگر انسان گناهكار پس از انجام گناه به صداي نور الهي و فرشته ها كه به گوشه ي خانه ي دل او خزيده اند و مي گويند : اي واي بر تو ، چه كار زشتي ، تو كه اين كاره نبودي ، به حرف نفس اماره و دار و دسته اش گوش نده ، تو تا ديروز اين قدر بي رحم نبودي ، گوش بدهد و از كار زشت خودش دست بردارد يك راه وجود دارد و آن اينست كه نور الهي قبلا به هر انساني دو بال داده كه وقتي شيطانها و نفس اماره دور او را مي گيرند و به كارهاي زشت فرمان مي دهندو تشويق مي كنند و مي گويند: بگو هر حرفي كه مي خواهي بزن تو كه از ديگران كمتر نيستي از همين حالا اگر جوابش را ندادي تو سري خور مي شوي او يكي زد و تودو تا به جايش بزن برو بابا خوشت باشه بيا تا سربه سرش بگذاريم ، به وسيله آن دو بال از ميان آنها پرواز كند و به نزدنور الهي و فرشته ها برود آن وقت شياطين و نفس اماره مي گويند : اي بابا عجب آدمي است اصلا مثل اين كه اهل اين كار نيست اصلا نمي تواند حق خودش را بگيرد دست و پا چولفتي و با ناراحتي و عصبانيت خانه ي دل شما را ترك مي كنند اين دو بال يكي فكر و انديشه است و ديگري اراده و اختيار يعني وقتي انسان با دو جور فرمان و دستوري كه از درون دلش به او داده مي شود روبرو مي شود فكر مي كند و بااراده اي قوي جلوي عصبانيت خودش را مي گيرد و اگر هم به او حرف زشتي زده يا مشتي به او زده باشد او را مي بخشد و تلافي نمي كند . انسانهائي كه هميشه مواظب هستند به حرف و سخن نفس اماره و شياطين بد كار گوش نمي دهند پس از چندسال كه شد فرشته ها براي اين انسان بردبار و با گذشت زنجيري مي آورند تا بوسيله ي آن نفس اماره را دستگير كرده و افساري برگردنش مي اندازند آن وقت هر سخني كه نور الهي و فرشته ها به انسان مي زنند اماره سكوت مي كند .

19 تقوي    ان ملاك امركم الدين و عصمتكم التوقي         دين اساس زندگي ( كارهاي شما ) و تقوي نگهبان شما از گناهان است .  علي ( ع ) بحار ج 34 ص 346    ( فرمانبرداري از گناه ) .

و مانند يك سگ تربيت شده هر جائي كه آنها مي روند بدنبالشان مي رود نشانه ي به بند كشيدن نفس اماره اينست كه به موقع سخن بگوئي و به موقع سكوت كني و هر حرفي را در جاي خودش بزني و خلاصه اين كه زبان چنين فردي در اختيار اوست و هيچ گاه حرف بيهوده و زشت مانند غيبت و ناسزا و تهمت نمي زند و اين به خاطر آنست كه زبان شمشير نفس اماره است و قبل از اين كه شمشير به روح و روان او و ديگران زخم بزند از دست  نفس اماره مي گيرد و او را خلع سلاح مي كند و اسيرش مي نمايد . بر اين اساس وقتي چنين انساني از دنيا مي رود يك جوان زيبا رو به همراه پنج صورت نوراني و لطيف و مهربان در قبر اطراف او را مي گيرند و به او مي گويند نترس ما تو را مواظبت مي كنيم تا آسيبي به تو نرسد علاوه بر اين او را به غرفه اي از غرفه هاي بهشتي مي برندو دريچه اي به داخل قبر او باز مي شود و از داخل آن نسيمي خنك با بوي خوش به جسد او مي وزد تا روزرستاخيز مبعوث گردد . و اما انسان گناهكار وقتي از دنيا مي رود دريچه اي از جهنم بداخل قبر او باز مي گردد و از آن دريچه يك انسان زشت با چهره اي تاريك و بداخلاق به نزد او مي آيدو او را به حفره اي از حفره هاي جهنم مي برد و تا قيامت آتشي سوزان او رادر بر مي گيرد تا اين كه وقتي مبعوث شد باز هم دنبالش مي رود آن وقت اين انسان مي گويد : اي كاش ميان من و تو فاصله اي طولاني بود و ميان ما جدائي مي انداخت تو چه بد هم نشيني هستي . 43 آخر الزمان – روزگاري به مردم مي رسد كه هر كس كه دين دارد به مانند كسي است كه آتش در دست دارد.( ص ) بحار ج 22 ص 454. حففا الدين ثمرة المعرفة و راس الحكمة . علي ( ع )  غرر الحكم شيخ حر عاملي ( حراست و حفظ دين با شناخت دين و بصيرت باطني حاصل مي شود .) كسي از دين حراست و پاسداري مي كند كه نسبت به دين معرفت و شناخت پيدا كرده باشد و در اين راه به بصيرت و آگاهي رسيده باشد . دين و مروت انسان اخلاق اوست . روايت . 1- اهل دوزخو 2- منزلگاه كافر قاصر و – شجره ي زقوم و 4- مالكان و 5- سخنان آنان با بهشتيان و 6- دربها و 7- طبقات و 8- چاه و كوه منازل روح و 9- سوختن و گرماو حرارت و 10- مخاصمه و 11- مخلدين و 12- لباس ها و 13- غل و زنجير و 14- هم نشين ( تجسم اعمال ) بصورت شياطين و 15- نوشيدني و 16 – خوردني و منافخ  17- ( ؟؟؟؟ نگاهها ) و 18 تجسم اعمال و 19 – تنگي و 20- طلب نجات و پناه بردن به خدا و 21- خشم و غذب خدا و 22- بوي تعفن و بد اهل دوزخ 23- صداي دوزخ 24- تشبيه عذابهاي دوزخ با ناگواريهاي دنيا . ادامه ي 28  جهاد – جهنم . ادامه ي 127

در مذمت اهل دوزخ و وصف جهنم : بحار ج 8 ص 244 پيامبر ( ص ) و نوشيدني هاي دوزخيان . طرز برخورد   مالك : نگهبان دوزخ  با اهل آن در حديث باقر ( ع ) و نوشيدني هاي آن آمده . ج 72 ص 260 بحاراز پيامبر ( ص )  علت نوشيدني هاي آن : بخاطر بدگويي و غيبت چيزي از مال دنيا نصيب تو گردد غذائي لقمه اي ازآتش جهنم ( نار ) و نوشيدني از شراب دوزخ ( حميم ) سوزان و لباسي از آتش گداخته ( سرابيل ) مي شود.   لها سبعة ابواب .

اهل دوزخ : بيماراني كه كسي به عيادتشان نمي آيد و مجروحاني كه كسي بر زخمشان مرهمي قرار نمي دهد و اسيراني كه كسي براي آزارشان قدمي بر نمي دارد ، علي ( ع ) . در دنيا لباسهائي از پنبه و كتان در جاي گرم و نرم مي خوابيدند در آنجا لباسهائي از پاره هاي آتش به تن مي كنند و با همسراني زيبا روي دنيوي هم نشين و هم بستر بودند  و امروز با شياطين هم بند و هم سلول خواهند بود و نيز ج 8  بحار ص 306  علي ( ع ) به نقل از نهج البلاغه . در بالاي سر و پائين پايشان سايبان هايي از آتش : سقف طبقات جهنم ( طبقه بالا و طبقه پائين )  زمر / آتش جهنم از شدت حرارت به خداوند شكايت برد خداوند نيز به او اجازه داد در دنيا  دو نفس بكشد يكي در فصل تابستان و ديگري در فصل زمستان  . بنابراين سرما و گرماي دنيا نمونه بسيار كوچكي از عذابهاي دوزخيان را بيان مي كند . ( ص ) ج 8 بحار ص 283 . نوشيدني بسيار داغ بمانند فلز گداخته   كالمهل در سوره ي كهف ، آينه در سوره ي غاشيه . خوراك در سوره ي غاشيه 7-1/ : ضريع : چيزي مثل تيغ و بدبوتر از مردار و از آتش داغ تر و از هر چيز تلخي تلخ تر و مخلوطي از چرك و خون است . بحار ج  ص 169 و ج 8 ص 295 بنقل از پيامبر ( ص ) .

دسته ها :
چهارشنبه 29 9 1391

الف – تا راء     30و67 و 66و65 و    سخنان امام حسين ( ع )  - 99 مرگ – 87 امتحان الهي

آنچنانكه يعقوب به فرزندش يوسف علاقه و محبت داشت من به مرگ در راه خداوند اشتياق دارم . در عرفات با حجاج روزي كه قرار باشد در آنروز مردم با يزيد به عنوان خليفه ب مسلمين تبعيت كنند و علي الاسلام و السلام . اگر شما دين نداريد روز قيامت را باور نداريد لا اقل در دنيا جوانمرد باشيد . روز حادثه در دارالعماره با مروان اين نابكار  و فرزندنابكار مرا بين دو چيز مخير كرده يا زير بار ذلت زندگي با ظالمين بروم يا اينكه كشته شوم و از ما دورباد ذلت ( هيهات منا الذله ) . يزير از ما مي خواهد كه به ذلت و خواري تن دهيم ولي نه مكتبي كه ما را پرورش داده يا در آن پرورش يافته ايم و نه خانواده اي كه ما را پرورده چنين چيزي را قبول مي كند روز .... مگر نه اينست كه ما براي مردن آفريده شده ايم س چه بهتر كه انسان اين مرگ را شهادت در راه خدا قرار دهد . من و مثل من با يزيد بيعت نخواهد كرد .  اي اشعس و اي حارث و اي حجاج و اي شيث آيا شما نبوديد كه به من نامه نوشتيد كه ميوه ها رسيده و نهرها پر از آب شد پس به اسبي ( مركبي ) راهور سوار شو هر چه زودتر بسوي ما رو كن كه ما سخت به تو محتاجيم . هذا الدعي و ابن الدعي  قد ركض بين الثنتين بين القتله و الذله و هيهات فها الذله   اين ناپاك زاده و فرزندناپاك زاده ما را بين دو چيز مخير كرده يا كشته شويم يا ذلت را قبول كنيم و از ما خاندان اهل بيت پيامبر بدور است كه زير بار ذلت برويم . لا اري الموت الا السعاد ه و لا الحيوة مع الظالمين الا برما . من مرگ را جزسعادت و خوشبختي نمي بينم و زندگي با ستمگران را جز ننك و خواري نمي دانم . اگر اين جسدها و پيكرها براي مرگ آفريده شده اندپس هر چه بهتر كه انسان اين مرگ را شهادت در راه خدا قرار دهد . به محمد ابن حنيفه نابرادريش در مدينه بوسيله نامه اي مي نويسد: ( من نه براي حكومت و فرمانرواي بلكه براي اصلاح امت جدم و امر به معروف  قيام كردم .) من براي تمايلات نفساني و طغيان و فساد و ستم قيام نكردم بلكه انگيزه ي من ( از قيام ) اصلاح امت جدم و امر به معروف و نهي از منكر و عمل به سيره ي پدرم علي ( ع ) است. مثلي لا يبايع مثله .

 

   انما خرجت من بلدي لاصلاح امت جدي .

 وقتي پاي امتحان و آزمايش به ميدان بيايد

 ( دينداران كم اند ) بيداران چه بسيار كم اند .

 

ادامه 24 بهشت و جهنم – ادامه 50 – يا علي : در دنيا از طلا دستبند تهيه نكن چرا كه خدا آن را  زينت اهل بهشت قرار داده و از حرير لباس فراهم نكن چرا كه خداوند آن رابراي بهشتيان اختصاص داده است و وسائل الشيعه ج 2 ص 222 ( ص ) . لباس و تاج از طلا و نقره و ياقوت : اصول كافي ج 8 ص 96 باقر( ع ) . حكايت رويت نعمتها و لباسهاي بهستي توسط كنيز ، كاظم ( ع ) در زندان : بحار ج 48  ص 238 . اگر كسي در قرض گرفتن شخص مقروض صبركند از لباس حرير  برخوردار مي گردد : باقر ( ع ) مستدرك ج 12 ص 365 و نيز حاملان قرآن لباسي از نو بر تن دارند .

امامت 62 و 80 – ادامه ي 48 اهل بيت ( ع ) : سجاد ( ع ) و فاطمه ( س ) و زينب ( ع )   و عزاداري

آيه ي مباهله :   و نسائنا و نسائكم : والاترين آيه درشان ائمه ( ع ) در قرآن زيرا : انفسنا و انفسكم  پيامبر ( ص ) علي و فاطمه و حسين ( ع ) را جان ما خطاب كرده .  آيه ي تطهير : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا . سوره ي دهر : لا نريد منكم جزاء و لا شكورا . سوره ي كوثر : انا اعطيناك الكوثر .  القاب ائمه ( ع ) قبل از پيامبر ( ص ) در ميان پيامبران الهي و كتابهاي آسماني مرسوم بوده زيرا در حديث جابر كه از پيامبر سوال كرد منظور از اولي الامر كه خدا اطاعتشان را بر ما واجب كرده كدامند ؟ فرمود : علي ( ع ) و سپس فرزندان او را به اسم ياد فرمود تا به امام پنجم رسيد سپس فرمود : كه در تورات به باقر العلوم ( ع ) مشهور است . 54 شفاعت – به خدا قسم كه ما اهل بيت ( ع) را به خدا نزديك نمي سازد مگر طاعت و فرمانبرداري . باقر ( ع ) . جبرئيل بر من نازل شد و لوحي در دست داشت به چشم خود ديدم كه بر روي آن نوشته شده بود : خداوند مهريه و صداق فاطمه ( س ) را شفاعت امت پدرش قرار داده است . ك مقاتل الطالبين از ابوالفرج اصفهاني حكايت مرثيه سرائي ام البنين بر سر قبر فرزندش عباس .  ادامه ي 142 – توبه – ادامه ي 108

مرگ و   قبر و   عالم برزخ  

بيشتر فرياد اهل دوزخ

 

به خاطر به تاخيرانداختن توبه است .

روايت . 

- شيعيان ما كه در دنيا قرآن را را نگرفته باشد در برزخ به آنها يادداده مي شود چرا كه درجات بهشت به عدد آيات قرآنست در قيامت به اهل ايمان گفته مي شود قرآن بخوان و بالا برو . روايت . 31- فروح و ريسمان در سوره واقعه منظور در عالم قبر است براي مومنان و نزول من حميم براي كافران ( كه در مقايسه با غذاهاي اهل جهنم در قيامت به مانند غذاي حاضري و دسر در مقايسه با غذاي مفصل و معمولي است ) روايت .   101 كتاب – ك ارشاد شيخ مفيد ( ترجمه فارسي دارد ) ( عليه الرحمة ) و ك لحوف سيد بن طاووس منابع معتبر .  براي روضه خواني ( دور از هر گونه تحريف و خرافات ) . 87 سادات – گوشت فرزندان حضرت زهرا ( س ) بر درندگان حرام است ولي آتش جهنم كما اينكه فرزند نوح هم كه باشد به آتش جهنم خواهد سوخت چرا كه باطن حرام خواري وگناه آتش است . حكايت امام هادي و متوكل عباسي و ادعاي زني به اين كه من زينب ام و هر 50 سال يكبار جوان مي شوم و پيشنهاد امام براينكه او را جلوي شير در قفس بيندازيد و توبه ي آن زن و اقرار به اينكه بخاطر فقر گفته ام . و امتحان امام به پيشنهاد متوكل و جاسوسان و تواضع شيرها . خداي تعالي ( شهري را به خود اختصاص داده   حرمي دارد ) و آن مكه است ( و براي انبياء الهي شهري است و آن   است ) و پيامبر اسلام ( ص ) هم شهري دارد و آن مدينه است براي امير مومنان علي ( ع ) نيزشهري ( حرمي ) اختصاص يافته كه نجف اشرف ( كوفه ) است ما اهل بيت پيامبر هم شهري ( حرمي  ) داريم و آن قم است بزودي يكي از فرزندان من در آنجا بخاك سپرده خواهد شد كه هر كس او را زيارت نمايد در حالي كه به حق او عارف باشد بهشت بر او واجب مي شود، امام صادق ( ع ) در زماني كه هنوز موساي كاظم پدر بزرگوار فاطمه معصوم ( س ) به دنيا نيامده بودخطاب به افرادي كه به محضر آن حضرت شرفياب شده بودند و در جواب اين جمله كه ما ازري آمده ايم سه بارو در هر متبه فرموده است : مرحبا باخواننا من قم ك يعني درود بر برادران ما كه از ري آمده اند و پيرو مكتب اهل  بيت پيامبرند كه مركز تبليغ آن شهرقم است . براي شهر قم 24 ويژگي در روايت بر شمرده شده است كه ازآن جمله : محل نشر معارف دين به سرتاسر جهان در دوران غيبت تا جائي كه هيچ كس در شرق و غرب عالم نيست مگرآنكه علم و دين به او مي رسد . باقر ( ع  )  - معدن علم و فل . مردم آن اهل درايت و روايت . اهل استقامت در دوره ي ظهور – اهل ركوع و سجود و حسن العباده اند  -  سه ( يا يك در) در از درهاي بهشتي از شهر قم گشوده مي شود : اشاره به اين كه افرادي كه مكتب قم را نپذيرفته اند نزديك به 8/1 يا 8/3 از اهل بهشتند .  ( قم و حضرت معصومه ( س ) ) كام دات معصومه دات www

دسته ها :
چهارشنبه 29 9 1391

ادامه مباحث 145  - و ( آيه قرآن و 63 اطاعت  ص : -    89 موسي و شماره ي 55 شهوات و 56 پشت صفحه  -   ل – م – ن – و- ه- ي -    91 و ( دوستي در راه خدا 107) – دوستي ادامه دوست شماره 16 – دنيا ادامه ي دنيا شماره ي 63 – دين 38  دين و زندگي ، 70 احكام دين -  محبت به   پشت صفحه دليل ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه  { و دنيا   خداوند   شماره ي 107 – ( شماره 79 عمل دوستي در راه خدا ) .

از دوستي با افراد شرور و تبهكار بپرهيز

( اياك و مصاحبة الشرور ...)  زيرا كه بمانند شمشيري

 مي ماند كه ظاهري براي و جذاب دارد ولي

هم نشيني با او ضربات و زخمهاي كاري بر روح و جان انسان

وارد مي سازد . امام جواد  ( ع ) مستدرك وسائل ج 8 ص 351 .

 

و همچنين به سفر دريا تشبيه شده است چرا كه ( مسافرت با كشتي هاي قديمي ) كساني كه با كشتي در زمانهاي قديم مسافرت مي كرده اند كمتر كسي جان سالم به در مي برده است . ( چنين كسي ابتدا سعي مي كند كه تو را با خودش همراه سازد و اگر در اين كار موفق نشد اثرات نامطلوب و نا پسندي بر روح و روان تو بر جاي مي گذارد .) بابدان همدم نشو چرا كه وقتي كه موقع آسودگي توست بر تو منت گذارند . روايت ( ياري رساندن به دوستان از لوازم دوستي است و اگر دوست انسان شرور و بد باشد وقتي كه نوبت كمك و ياري او و آسايش و آلددگي تو رسيد آرامش تو را با منت گذاشتن بر تو از تو سلب مي كند .) 109 مشورت - از مشورت با افراد خردمند دريغ نكنيد هر چند رفتار ناپسندي از او سراغ داشته باشيدزيرا كه با اين كار در عقل آنها شريك گشته ايد .  خداوند دنيا را هم به كساني كه آنها را دوست دارد و هم به كساني كه مورد غضب اويند مي دهد ولي دين را تنها به كساني مي دهد كه آنها را دوست  دارد . امام صاق  ( ع ) . 107 مرگ –

 الدنيا سجن المومن و جنة الكافر ،

 مرگ به مانند پلي است كه انسان مومن را از زندان

 به مرتبه اي از مراتب بهشتي انتقال مي دهد

 و كافر را از مكان سبز و خرم به مرتبه اي

 از دوزخ منتقل مي سازد . امام باقر ( ع )

از حسين ( ع ) به نقل از پيامبر ( ص )

. الدنيا حرام علي اهل الآخرة و الآخرة حرام علي اهل الدنيا . دين به دو معنا بكار رفته يكي مجموعه قوانين و دستورات آسماني است شامل اعتقاد و احكام و اخلاق و ديگر امور دروني كه مطابق فطرت كه ارتباط طبيعت و غرايز ما را با جهان مشخص مي كند و ديگر قوانين و دستورات معهود كه فطرت هر انساني آن را تاييد مي كند . شريعت هم دو معنا دارد يكي همين مجموعه قوانين و دستورات هر دين است و ديگر قوانين و دستوراتي كه براي فطرت همه انسانها شناخته شده است و شامل توحيد و عدم شرك به خدا و عدم برتري طلبي و مسائل اخلاقي ديگر است .  دين به مانند نهر بزرگي است كه در جاهاي مختلف آبگيرها و شريعه هائي دارد كه مي توان از آنجا آب برداشت بنابراين فطرت بماننداين نهر در وجود همه انسانها قرار داده شده است ولي راه استفاده از آن در امتهاي مختلف متفاوت بوده كه همان شريعت است يهود و مسيحيت بطرف قدس نماز مي خواندند و مسلمين بطرف كعبه و يا تعداد ركعات نماز تفاوت داشته يعني خداوند به هر يك ازامتها جام وكاسه اي داده كه بتوانند روح تشنه ي خود را از آن شريعه ها سيراب كنند . اگر نه هدف همه آنها بازگشت به فطرتي است كه درهمهي امتها مشتر است . ما انسانها كه در  اين دنيا به مانند مسافري هستيم كه در حال سوار شدن به مركبي هستيم كه منتظر است تا همه ي مسافران را سوار كند در چنين حالي دل بستن به دنيا و ساختن خانه كار انسان عاقل نيست . علي  ( ع ) . حب الدنيا راس كل خطيئة دوستي دنيا ريشه ي تمام گناهان و لغزشهاست . پشت صفحه شماره 107 . سرچشمه ي تمام گناهان دلبسته شدن به دنياست . از پيامبر ( ص ) و نيز سجاد ( ع ) . آب در كشتي هلاك كشتي است  آب در بيرون كشتي پشتي است  ( مولانا ) تشبيه دنيا به آب و دل به كشتي . قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله و بغفر لكم ذنوبكم – من يرتد عن دينكم خوف ياتي الله بقوم يحبونهم و يحبونه اذله علي المومنين اعزة علي الكافرين يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لوقه لائم ذلك فضل الله يوتيه من يشاء . الناس في الدنيا بالاموال و في الآخرة بالاعمال   

 ارزش و اعتبار انسانها در دنيا بخاطر داشتن مال و دارائي

 و در آخرت به عمل صالح است

 در صورتي كه در جهان آخرت بخاطر به همراه داشتن عمل است

. بحار الانوار ج 5 ص 368 ، امام هادي ( ع )

المرء علي دين خليله و قرينه : براي شناخت هر مردي بايد دوستان و هم نشينان او را شناخت . علي ( ع )  پيامبر ( ص ) .

الدنيا دار صدق ( خانه ي راستي ) براي كساني كه با دنيا صادقانه برخورد نمايند دارالعافية ( خانه ي سلامتي ) براي كساني كه بفهمند چگونه بايد از نعمتهايش بهره مند گردند . مصلاي فرشتگان الهي و جايگاهي است كه اولياء الهي ( متجد اولياء الله      محل تجارت )  در آن به مقام قرب الهي رسيده اند . نهج البلاغه .

ابوبصير مي گويد : در خدمت علي بن الحسين بودم كه به فرزندش محمد باقر مي فرمود : از ميان مردم از معاشرت با 4 كس بپرهيز اول از دوستي با انسان دروغگو ب حذر باش زيرا با دروغ گفتن دو را به تو نزديك و نزديك را نيز به تو دور نشان مي دهد و دوستي با چنين افرادي به مانند سراب است . دوم از مصاحبت با انسان هاي فاسد و معصيت كار بپرهيز زيرا تو را به يك لقمه و يا چيزي كمتر از آن مي فروشد . سوم با انسان هاي احمق و نادان مجالست نكن زيرا مي خواهد به تو نفع برساند ولي ضرر مي زند . چهارم با بخيل نشست و برخاست نكن زيرا در وقتي كه خيلي محتاجي به تو كمك نمي رساند . پيامبر ( ص ) مي فرمايد : با كسي مصاحبت و دوستي كن كه ديدار او تو را به ياد خدا بيندازد و هم نشيني با او برعلم و آگاهي تو بيفزايد و عمل او تو را به ياد آخرت بيندازد ( طوبي لمن طلب الآخرة ) . مثل دنيا مثل ماري است كه وقتي آن را لمس مي كني نرم و لطيف است ولي سم كشنده اي دارد كه صاحب آن رااز پا در مي آورد ( مار اشاره به زينتها و جاذبه هاي دنيوي است ) . 89 قلب – ( يعني زيبائيهاي ظاهري دنيا از قبيل : آرايش زنان در بيرون از خانه و علاقه بيش از حد به فرزند و دستبندهاي طلا و نقره و ماشين هاي شيك و گرانقيمت و ساختمانهاي پر جاذبه و مزارع سبز و چارپايان از قبيل گاو شتر وگوسفندان بيش از حد نياز كه معمولا انسان ها را بطرف خودش جذب مي كند باعث مي شود كه انسان عمرش را صرف بدست آوردن آنها كند و وقتي به آنها رسيد نه تنها از برآورده ساختن نيازهاي روح خودش كه همان عبادت و بندگي خداست باز مي ماند بلكه در طول زندگي براي رسيدن به اين زيبائيهاي فريبنده روي حق و حقوق ديگران پا مي گذارد در نتيجه نه صداي نيازمندان را مي شنود تا با انفاق كردن به آنها محبت كند و نه چشم او به جز دنيا چيزي ديگر را مي بيند و نه زبان او به سخن خيري باز مي شود بلكه به طرف گناهان ديگر از قبيل فخر فروشي و دروغ گوئي و غيبت و معاصي ديگر كشيده مي شود و 0 انجام گناهان هم به مانند سمي است كه انسان به اختيار خودش مي خورد و در نتيجه لطافت و نرمي و سلامتي و روشنائي ( سفيدي و پاكيزگي ) روحش را از دست مي دهد .) 35 دعا – ثعلبه يكي از صحابي پيامبر ( ص ) به همراه ديگر مسلمين نمازهاي پنج گانه را با جماعت در مسجد پيامبر بجا مي آورد بلكه ازهمه ي مردم زودتر وارد مسجد مي شد و از همه دير تر خارج مي شد و فرصت زيادي را در مسجد به عبادت مي پرداخت تا جائيكه او را كبوتر مسجد پيامبر لقب دادند روزي از پيامبر درخواست كرد تا در حق او دعا كند تا خداوند از مال دنيا به او بدهد تا بتواند در راه خدا انفاق كند پيامبر درخواست او را نپذيرفت و به او فرمود : اين دعا به صلاح و منفعت تو نيست و اگر فقير باشي بهتراست اما با اصرار ثعلبه و دعاي پيامبر صاحب چند گوسفند شد و به همين صورت هر چه بر گوسفدانش اضافه مي شد از عبادتها و مساجد آمدنهايش كم مي شد تا آنجا كه ديگر براي نماز جماعت حاضر نمي شد و با زيادشدن گله گوسفندان به اطراف مدينه در بيرون از شهر مسكن گزيد و فقط براي نمازجمعه در جمع مسلمانها حاضر مي شد وقتي پيامبر دو نفر را براي اخدوجوهات به نزد او فرستاد ثعلبه گفت : من مسلمانم و نبتيد جزيه بپردازم و بهتر است كه شما اين تعداد گوسفند را از كافران بگيريد پيامبر نيز در حق او فرمود : اي ثعلب واي برتو مي دانستم كه علاقه به دنيا باعث خواهد شد روزي پرداخت صدقه ي واجب را كه از ضروريات دين است انكار كني بعد از اين واقعه به نزد پيامبر آمد تا  توبه كند ولي بخاطراين كه توبه اش ظاهري بود پيامبر نپذيرفت . خداوند براي بندگانش دو آسايش و راحتي قرار داده هر كس آسايش دنيا را طلب كند خداوند در آخرت   ( قيامت ) سختي عذابش را به او مي چشاند و هر كه آسايش و راحتي آخرت را بخواهد خداوند او را در دنيا به انواع سختيها و مشقتها مبتلا مي سازد . روايت ( عدم شكوفائي قلب در اثر ابتلاء به سختيها و خلاص نشدن قلب در اثر قرار گرفتن در كوره ي مشكلات و جدا نشدن ناخالصي ها ي آن پس بيماري و آلودگي بناچار سر انجامي جز دوزخ ندارد ) . يا ويلت ليتني لم اتخذ فلانا خليلا : شان نزول درباره ي عقبه و ابي با دعوت ربي از پيامبر ( ص ) براي مهماني و گفتن شهادتين و برگشت او بسوي كفر به سفارش عقبه بخاطر دوستي با او . 52 شان نزول قرآن . شبهه : لا اكراه في الدين                    قد تبين الرشد

من الغي : قبلا هدايت از گمراهي مشخص شده = انا هديناه السبيل ، و هديناه النجدين = فطرة  بنابراين دين در اينجا مرادف فطرة است و مسائل اخلاقي و من يتبع غير الاسلام فلن يقبل منه مرادف مسائل اعتقادي و عملي .

دسته ها :
چهارشنبه 29 9 1391
X