معرفی وبلاگ
500صفحه500موضوع ..... معارف اسلامي شماره3
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 7712
تعداد نوشته ها : 6
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
حمید رضا علیخانی

ادامه مباحث 145  - و ( آيه قرآن و 63 اطاعت  ص : -    89 موسي و شماره ي 55 شهوات و 56 پشت صفحه  -   ل – م – ن – و- ه- ي -    91 و ( دوستي در راه خدا 107) – دوستي ادامه دوست شماره 16 – دنيا ادامه ي دنيا شماره ي 63 – دين 38  دين و زندگي ، 70 احكام دين -  محبت به   پشت صفحه دليل ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه  { و دنيا   خداوند   شماره ي 107 – ( شماره 79 عمل دوستي در راه خدا ) .

از دوستي با افراد شرور و تبهكار بپرهيز

( اياك و مصاحبة الشرور ...)  زيرا كه بمانند شمشيري

 مي ماند كه ظاهري براي و جذاب دارد ولي

هم نشيني با او ضربات و زخمهاي كاري بر روح و جان انسان

وارد مي سازد . امام جواد  ( ع ) مستدرك وسائل ج 8 ص 351 .

 

و همچنين به سفر دريا تشبيه شده است چرا كه ( مسافرت با كشتي هاي قديمي ) كساني كه با كشتي در زمانهاي قديم مسافرت مي كرده اند كمتر كسي جان سالم به در مي برده است . ( چنين كسي ابتدا سعي مي كند كه تو را با خودش همراه سازد و اگر در اين كار موفق نشد اثرات نامطلوب و نا پسندي بر روح و روان تو بر جاي مي گذارد .) بابدان همدم نشو چرا كه وقتي كه موقع آسودگي توست بر تو منت گذارند . روايت ( ياري رساندن به دوستان از لوازم دوستي است و اگر دوست انسان شرور و بد باشد وقتي كه نوبت كمك و ياري او و آسايش و آلددگي تو رسيد آرامش تو را با منت گذاشتن بر تو از تو سلب مي كند .) 109 مشورت - از مشورت با افراد خردمند دريغ نكنيد هر چند رفتار ناپسندي از او سراغ داشته باشيدزيرا كه با اين كار در عقل آنها شريك گشته ايد .  خداوند دنيا را هم به كساني كه آنها را دوست دارد و هم به كساني كه مورد غضب اويند مي دهد ولي دين را تنها به كساني مي دهد كه آنها را دوست  دارد . امام صاق  ( ع ) . 107 مرگ –

 الدنيا سجن المومن و جنة الكافر ،

 مرگ به مانند پلي است كه انسان مومن را از زندان

 به مرتبه اي از مراتب بهشتي انتقال مي دهد

 و كافر را از مكان سبز و خرم به مرتبه اي

 از دوزخ منتقل مي سازد . امام باقر ( ع )

از حسين ( ع ) به نقل از پيامبر ( ص )

. الدنيا حرام علي اهل الآخرة و الآخرة حرام علي اهل الدنيا . دين به دو معنا بكار رفته يكي مجموعه قوانين و دستورات آسماني است شامل اعتقاد و احكام و اخلاق و ديگر امور دروني كه مطابق فطرت كه ارتباط طبيعت و غرايز ما را با جهان مشخص مي كند و ديگر قوانين و دستورات معهود كه فطرت هر انساني آن را تاييد مي كند . شريعت هم دو معنا دارد يكي همين مجموعه قوانين و دستورات هر دين است و ديگر قوانين و دستوراتي كه براي فطرت همه انسانها شناخته شده است و شامل توحيد و عدم شرك به خدا و عدم برتري طلبي و مسائل اخلاقي ديگر است .  دين به مانند نهر بزرگي است كه در جاهاي مختلف آبگيرها و شريعه هائي دارد كه مي توان از آنجا آب برداشت بنابراين فطرت بماننداين نهر در وجود همه انسانها قرار داده شده است ولي راه استفاده از آن در امتهاي مختلف متفاوت بوده كه همان شريعت است يهود و مسيحيت بطرف قدس نماز مي خواندند و مسلمين بطرف كعبه و يا تعداد ركعات نماز تفاوت داشته يعني خداوند به هر يك ازامتها جام وكاسه اي داده كه بتوانند روح تشنه ي خود را از آن شريعه ها سيراب كنند . اگر نه هدف همه آنها بازگشت به فطرتي است كه درهمهي امتها مشتر است . ما انسانها كه در  اين دنيا به مانند مسافري هستيم كه در حال سوار شدن به مركبي هستيم كه منتظر است تا همه ي مسافران را سوار كند در چنين حالي دل بستن به دنيا و ساختن خانه كار انسان عاقل نيست . علي  ( ع ) . حب الدنيا راس كل خطيئة دوستي دنيا ريشه ي تمام گناهان و لغزشهاست . پشت صفحه شماره 107 . سرچشمه ي تمام گناهان دلبسته شدن به دنياست . از پيامبر ( ص ) و نيز سجاد ( ع ) . آب در كشتي هلاك كشتي است  آب در بيرون كشتي پشتي است  ( مولانا ) تشبيه دنيا به آب و دل به كشتي . قل ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله و بغفر لكم ذنوبكم – من يرتد عن دينكم خوف ياتي الله بقوم يحبونهم و يحبونه اذله علي المومنين اعزة علي الكافرين يجاهدون في سبيل الله و لا يخافون لوقه لائم ذلك فضل الله يوتيه من يشاء . الناس في الدنيا بالاموال و في الآخرة بالاعمال   

 ارزش و اعتبار انسانها در دنيا بخاطر داشتن مال و دارائي

 و در آخرت به عمل صالح است

 در صورتي كه در جهان آخرت بخاطر به همراه داشتن عمل است

. بحار الانوار ج 5 ص 368 ، امام هادي ( ع )

المرء علي دين خليله و قرينه : براي شناخت هر مردي بايد دوستان و هم نشينان او را شناخت . علي ( ع )  پيامبر ( ص ) .

الدنيا دار صدق ( خانه ي راستي ) براي كساني كه با دنيا صادقانه برخورد نمايند دارالعافية ( خانه ي سلامتي ) براي كساني كه بفهمند چگونه بايد از نعمتهايش بهره مند گردند . مصلاي فرشتگان الهي و جايگاهي است كه اولياء الهي ( متجد اولياء الله      محل تجارت )  در آن به مقام قرب الهي رسيده اند . نهج البلاغه .

ابوبصير مي گويد : در خدمت علي بن الحسين بودم كه به فرزندش محمد باقر مي فرمود : از ميان مردم از معاشرت با 4 كس بپرهيز اول از دوستي با انسان دروغگو ب حذر باش زيرا با دروغ گفتن دو را به تو نزديك و نزديك را نيز به تو دور نشان مي دهد و دوستي با چنين افرادي به مانند سراب است . دوم از مصاحبت با انسان هاي فاسد و معصيت كار بپرهيز زيرا تو را به يك لقمه و يا چيزي كمتر از آن مي فروشد . سوم با انسان هاي احمق و نادان مجالست نكن زيرا مي خواهد به تو نفع برساند ولي ضرر مي زند . چهارم با بخيل نشست و برخاست نكن زيرا در وقتي كه خيلي محتاجي به تو كمك نمي رساند . پيامبر ( ص ) مي فرمايد : با كسي مصاحبت و دوستي كن كه ديدار او تو را به ياد خدا بيندازد و هم نشيني با او برعلم و آگاهي تو بيفزايد و عمل او تو را به ياد آخرت بيندازد ( طوبي لمن طلب الآخرة ) . مثل دنيا مثل ماري است كه وقتي آن را لمس مي كني نرم و لطيف است ولي سم كشنده اي دارد كه صاحب آن رااز پا در مي آورد ( مار اشاره به زينتها و جاذبه هاي دنيوي است ) . 89 قلب – ( يعني زيبائيهاي ظاهري دنيا از قبيل : آرايش زنان در بيرون از خانه و علاقه بيش از حد به فرزند و دستبندهاي طلا و نقره و ماشين هاي شيك و گرانقيمت و ساختمانهاي پر جاذبه و مزارع سبز و چارپايان از قبيل گاو شتر وگوسفندان بيش از حد نياز كه معمولا انسان ها را بطرف خودش جذب مي كند باعث مي شود كه انسان عمرش را صرف بدست آوردن آنها كند و وقتي به آنها رسيد نه تنها از برآورده ساختن نيازهاي روح خودش كه همان عبادت و بندگي خداست باز مي ماند بلكه در طول زندگي براي رسيدن به اين زيبائيهاي فريبنده روي حق و حقوق ديگران پا مي گذارد در نتيجه نه صداي نيازمندان را مي شنود تا با انفاق كردن به آنها محبت كند و نه چشم او به جز دنيا چيزي ديگر را مي بيند و نه زبان او به سخن خيري باز مي شود بلكه به طرف گناهان ديگر از قبيل فخر فروشي و دروغ گوئي و غيبت و معاصي ديگر كشيده مي شود و 0 انجام گناهان هم به مانند سمي است كه انسان به اختيار خودش مي خورد و در نتيجه لطافت و نرمي و سلامتي و روشنائي ( سفيدي و پاكيزگي ) روحش را از دست مي دهد .) 35 دعا – ثعلبه يكي از صحابي پيامبر ( ص ) به همراه ديگر مسلمين نمازهاي پنج گانه را با جماعت در مسجد پيامبر بجا مي آورد بلكه ازهمه ي مردم زودتر وارد مسجد مي شد و از همه دير تر خارج مي شد و فرصت زيادي را در مسجد به عبادت مي پرداخت تا جائيكه او را كبوتر مسجد پيامبر لقب دادند روزي از پيامبر درخواست كرد تا در حق او دعا كند تا خداوند از مال دنيا به او بدهد تا بتواند در راه خدا انفاق كند پيامبر درخواست او را نپذيرفت و به او فرمود : اين دعا به صلاح و منفعت تو نيست و اگر فقير باشي بهتراست اما با اصرار ثعلبه و دعاي پيامبر صاحب چند گوسفند شد و به همين صورت هر چه بر گوسفدانش اضافه مي شد از عبادتها و مساجد آمدنهايش كم مي شد تا آنجا كه ديگر براي نماز جماعت حاضر نمي شد و با زيادشدن گله گوسفندان به اطراف مدينه در بيرون از شهر مسكن گزيد و فقط براي نمازجمعه در جمع مسلمانها حاضر مي شد وقتي پيامبر دو نفر را براي اخدوجوهات به نزد او فرستاد ثعلبه گفت : من مسلمانم و نبتيد جزيه بپردازم و بهتر است كه شما اين تعداد گوسفند را از كافران بگيريد پيامبر نيز در حق او فرمود : اي ثعلب واي برتو مي دانستم كه علاقه به دنيا باعث خواهد شد روزي پرداخت صدقه ي واجب را كه از ضروريات دين است انكار كني بعد از اين واقعه به نزد پيامبر آمد تا  توبه كند ولي بخاطراين كه توبه اش ظاهري بود پيامبر نپذيرفت . خداوند براي بندگانش دو آسايش و راحتي قرار داده هر كس آسايش دنيا را طلب كند خداوند در آخرت   ( قيامت ) سختي عذابش را به او مي چشاند و هر كه آسايش و راحتي آخرت را بخواهد خداوند او را در دنيا به انواع سختيها و مشقتها مبتلا مي سازد . روايت ( عدم شكوفائي قلب در اثر ابتلاء به سختيها و خلاص نشدن قلب در اثر قرار گرفتن در كوره ي مشكلات و جدا نشدن ناخالصي ها ي آن پس بيماري و آلودگي بناچار سر انجامي جز دوزخ ندارد ) . يا ويلت ليتني لم اتخذ فلانا خليلا : شان نزول درباره ي عقبه و ابي با دعوت ربي از پيامبر ( ص ) براي مهماني و گفتن شهادتين و برگشت او بسوي كفر به سفارش عقبه بخاطر دوستي با او . 52 شان نزول قرآن . شبهه : لا اكراه في الدين                    قد تبين الرشد

من الغي : قبلا هدايت از گمراهي مشخص شده = انا هديناه السبيل ، و هديناه النجدين = فطرة  بنابراين دين در اينجا مرادف فطرة است و مسائل اخلاقي و من يتبع غير الاسلام فلن يقبل منه مرادف مسائل اعتقادي و عملي .


دسته ها :
چهارشنبه 29 9 1391
X